Thursday, October 25, 2012


دنیا مثل یک قمارخانه می ماند. آدم یا باید یک گوشه بایستد و فقط تماشا کند و یا بیاید پای میز قمار. با همه ی دار و ندارش هم بیاید. چاره ای نیست. آدم باید برای به دست آوردن چیزهای خوب خطر کند. برای چشیدن لذت انسانیت باید خطر چشیدن درد حیوانیت را به جان خرید یا برای پیدا کردن دوست خطر زخم خوردن از دشمن را و یا برای یافتن عشق خطر بی تفاوتی ها را تجربه کردن

پ.ن
Savoir sourire
À une inconnue qui passe
N'en garder aucune trace
Sinon celle du plaisir
Savoir aimer
Sans rien attendre en retour
Ni égard, ni grand amour
Pas même l'espoir d'être aimé

یاد گرفتن لبخند زدن
به ناشناسی که می گذرد
بدون دنبال کردن رد پای ای
جز لذت
یاد گرفتن دوست داشتن
بدون انتظار هیچ چیز در عوض آن
نه احترام ونه عشقی بزرگ
و نه حتی امید برای دوست داشته شدن




 
 

2 comments:

ایکاروس said...

خوب این خیلی خوبه!
دوست داشتن بدون انتظار . و نفس دوست داشتن. و بهترین حالتش در مراقبت و محبت به گلها و گیاهان متجلی می شه!
چون نمی تونن بهت واکنش متقابل نشون بدن و چون همیشه خوبن.
باور کن!
امتحان کن!

ِ:

یک مالیخولیایی said...

ایکاروس عزیز،موافقم بات،وبه نظرم اگر آدم به جایی برسه که رابطش با آدم ها هم عین گل و گیاه بشه در اوج آرامش می تونه زندگی کنه،تجربه ی گل و گیاهو داشتم،عالیه