شاخص دلتنگ کنندگی هوا : درشرایط اضطرار
Sunday, November 24, 2013
Tuesday, November 19, 2013
این روزهای لعنتی را دوست ندارم. اتفاقات بد طبق معمول پشت
سرهم میافتند، پا به پای این سرماخوردگیهایی که آخریشان ضربه فنیام کرد. اما
از این سرماخوردگیها، کلد استاپ خوردنش را دوست دارم. برای من اینطوری است، مدت
کمی بعد از خوردنشان، به یک خواب ناگهانی خیلی عمیق میروم. (این درحالت عادی خیلی
به ندرت اتفاق میافتد.) بعد از چند ساعت هم خیلی ناگهان، حتی یک ساعتی مثل ۷ صبح،
بیدار میشوم، بدون اینکه دلم ذرهای خواب بیشتر بخواهد. (این یکی که اصلا ممکن
نیست بدون کلد استاپ اتفاق بیفتد.) و از این خوابهای عمیق، خواب بد ندیدنهایش را
دوست دارم. شاید هم چیزی یادم نمیماند که به هر حال خوب است.
و از این روزهای لعنتی دوشنبههایش را دوست دارم. خندههای
از ته دلش سر کلاسی که استادش یک پا استند آپ کمدی است و فهمیدن چیزهایی که بعدش
آدم یک اوممممی با خودش میگوید. (از آنهایی که جویی در آن قسمتی که دائرة
المعارف خریده بود میگفت!) و از این دوشنبهها، دوشنبهای را که خوشحالی یک دوست
واقعی بعد از شنیدن یک خبر خوب یک جور عجیبی خوشحالم کرد. انگار که یک قرص غم
استاپ انداخته باشم بالا! من این روزهای لعنتی را دوست ندارم، هر چند آنقدرها هم
بد نیستند.