آدم هایی هستند که ادعا می کنند عاشق بشریتند،در عین حال دیگرانی هم وجود دارند که به آن ها ایراد می گیرند و می گویند که ما تنها می توانیم آدم ها را به صیغه مفرد،یعنی این آدم یا آن آدم را،دوست داشته باشیم.من موافق دیدگاه اخیر هستم واین را هم به آن می افزایم که هر کس به درد عشق می خورد ،به درد نفرت هم می خورد.بشر موجودی است که آرزوی تعادل دارد،او بار مصیبتی را که بر پشتش انباشته می شود با بار نفرت خود به حال موازنه در می آورد.اما سعی کنید نفرت خود را روی تجرید های محض - بی عدالتی،تعصب،ظلم - متمرکز کنید یا اگر آن قدر جلو رفته اید که در نظرتان اصول بشری به خودی خود ارزش نفرت را دارد سعی کنید از بشریت متنفر شوید! آن همه نفرت از ظرفیت بشر فراتر می رود و درنتیجه تنها راهی که بشر می تواند به وسیله آن خشم خود را تخفیف بدهد این است که آن را روی یک نفر متمرکز کند.
شوخی - میلان کوندرا
14 comments:
عالی بود این
عاشق نوشته های میلان کوندرا هستم . تو هم خیلی خوب انتخاب میکنی
پمی،آنی مخلصیم
;)
hey dude! where r u ?!!
سلام
خوشحالم برگشتی دوستممممممممممممممم
تولدت مبارک
:*
سلام زهرا جونم.مرسی عزیزم
:)
:*
Oh, I didn't know it was ur birthday.
Btw "Happy Birthday!"
though it's too late1!
فکر کردن می خواد. باید دقیق شد روش. زیاد حال دقیق شدن رو چیزی رو ندارم.
:)
دیالوگ اون دکتر ست؟
نه،لودویک میگه
بسیار به جا بود...لازم شد بخونمش
می دونم یه کم دیره واسه گفتنش، اما تولدت مبارک و رسیدن بخیر
;)
VIVA
این پستت بدجوری فکرمو مشغول کرد .
Post a Comment