Thursday, October 29, 2009

اکتشاف


کشف کردن همیشه لذت بخش است برای آدم.حتی کشف چیزی که فایده ای ندارد برایت و یا حتی باعث ناراحتی ات می شود.مثل کشف یک چهره آشنا از لا به لای سطرها.


2 comments:

Solidus said...

به نظر من هر چیزی که سبب لذت شود بی فایده نیست حتی اگر کشف مربوط به موضوع دردناکی باشد. حالا دردناک بودن صفتی هست که کاشف به موضوع می دهد که ناشی از دیدگاه های اوست و به خاطر ملاحظه اختلاف فاحش در قبال انتظاراتش. لذت بخش بودن کشف رابطه ای با موضوع مکشوف نباید داشته باشد. کشف موضوع دردناک اگرچه سبب ناراحتی است اما من اینطور توجیه میکنم که حداقل از کسانی که هنوز کشف نکرده اند بیشتر خواهم دانست. علاوه بر آن تجربه چنین کشف هایی به خاطر موضوع آن چالشی هست در برابر دیدگاه هایمان. مثل کشف شدن عمق جنایات رژیم ایران. این چنان درسی است که اگر روزی 2*2=4 فراموش شود، آن فراموش نخواهد شد.**

بنا به تجربه، کشف چهره ها و از همه جالبتر دنیایی که ناشر سطور در پی وصف آنست، از همه لذت بخشتر است. در وبلاگ ها لذت حتی کمی مضاعف است. بنا به تجربه خوب میدانم که ناشر هر سطری حتی هر چه قدر سطر کوتاه باشد، منتظر کامنت است. و چیزی بهتر از کامنت در بلاگ برای او وجود ندارد. زمانی که در 360 مشغول وبلاگ نویسی بودم، هیچ چیزی برایم لذت بخشتر از این نبود که یافته هایم را هرچه بیشتر بخوانند. کانتر بلاگ را از همه بیشتر دوست داشتم.

:))))))

** I didn’t wanted to make a mention of Iran’s matters but sometime time the event surrounding the matter begins to flow again and again in into our lives to the point that one would look for a change to free up the suffocated voice within. (I didn’t really knew how to write this piece of the writing in your own mother tongue so that you could feel the feeling)

یک مالیخولیایی said...

و چیزی بهتر از یک کامنت پر محتوا که از خود مطلب نوشته شده جالب تر و تعمق بر انگیز تره هم نیست ،مثل کامنت های شما.اما در مورد کانتر بلاگ برای من زیاد مهم نیست چند نفر بخونن،حتی اگه فقط یک نفر بخونه ولی درکم کنه راضیم

این دردناک بودن به خاطر اختلاف فاحش در قبال انتظارات که گفتین به شدت درسته،فکر کنم کلا هر درد و رنجی که تو زندگی می کشیم به خاطر همین اختلاف بین آنچه هست و آنچه می خواهیم باشده.