Friday, October 23, 2009


روزنامه شب گذشته را بر می دارم و یک بار دیگر نگاه می کنم.در صفحه سه و چهار:بمباران،سقوط،انفجار،اعتراض،تظاهرات،اختراع جدید،کشف جدید،داروی تازه،کتاب تازه،فیلم تازه....این زندگی است که جریان دارد،تند و پر هیاهو و بی پروا.و درصفحه دو و پانزده همه چیز مرده است.آگهی های یادبود:
"...گرچه یک سال از پرپر شدن گل وجود تو می گذرد،اما غم من هم چنان تازه است و سرچشمه اشکم خشکیدنی نیست.ضمنا به اطلاع می رساند که مخارج شب سال آن مرحوم به یکی از بنگاه های خیریه داده خواهد شد."

(ستاره های شب تیره،فریدون تنکابنی)


No comments: