من از رقابت نمی ترسم.قضیه درست بر عکسه.متوجه نیستی؟ من از این می ترسم که بخوام رقابت کنم....این که تشویق شدن رو دوست دارم و دوست دارم مردم با حرارت درباره ام حرف بزنند،دلیل نمی شه این کار درست باشه.ازش خجالت می کشم.حالم رو به هم می زنه.حالم از این که شجاعتش رو ندارم که یه هیچ کس مطلق بشم به هم می خوره.حالم از خودم یا هر کس دیگه ای که بخواد یه جوری جلب توجه کنه به هم می خوره.
فرانی و زویی - جی.دی.سالینجر
یعنی اینکه ادم رقابت کنه تا موفق شه، خود نشون دادنه؟
ReplyDelete... سیلینجرم جالبه ها ... فقط ناطور دشتشو خوندم...
:)) این وجدان همیشه در صحنه رو خوب اومدی ... خنده مان گرفت بسی .. ممنون
ReplyDeleteآخر هر رقابتی یکی برنده است،یکی بازنده است دیگه.اون جور موفقیت هایی که از راه رقابت به دست میاد از این نظر یه جور خود نشون دادن باشه شاید.از این نظر که توجه همه به برنده معطوف می شه.البته نظر من اینه.....از اون لحاظ هم خواهش میشه
ReplyDelete;)
چقدر پیچیده برخورد کرده ب قضیه...!
ReplyDeleteیه چیز دیگه م هست... از اینکه تو جمع ازم تعریف کنن هم خوشم نمیاد
ReplyDeleteوای من چقدِ شبیه اون مرحومم!
ReplyDeleteچقدر احساساتش شبیه الان منه
ReplyDeleteپمی جان،آره. منم اصلا خوشم نمیاد
ReplyDeleteآمنه جان ینی قبلا این جوری نبودی؟من هی می گم عوض شدیا
منم حالم به هم می خوره:(
ReplyDeleteاز اشتباه ترسیدن اشتباهه!
ReplyDeleteشبيه اون جمله هس كه ميگه ميخواستم با زندگي كنار بيام براي همين هميشه تو حاشيه زندگي كردم..
ReplyDeleteشعر مال مولاناست عزیزم...
ReplyDeleteچقدر دوست ميدارم اين كتاب را...
ReplyDeleteممنون...
می گن رقابت نکن تا بی رقیب باشی! این اولین نکته است... من به شخصه دوست دارم ازم تعریف کنن ، دوست دارم پیروز بشم ولی در عین حال خجالت می کشم و ترس دارم از شکست و فهمیده نشدن... رقابت به کل دردسر سازه
ReplyDelete