دنیای بی زمان!؟ شاید منظورته! و الا ساعت چه باشه چه نباشه زمان تاثیر خودشو می ذاره! سخته..فکر می کنی اونوقت حساب زمان رو نداری گلم همه ی ساعت ها هم اگر از کار بیفتند موهای سپیدم گواه دیر شدن است...
به نظر من از دید کلی اینطور میشه گفت که در ایران چه از نظر سیاسی و چه از سایر جهات زمان اصلا مسئله مهمی نیست. این آدم ها هستند که چه زمان بایستد یا نه، باز دچار سکون هستند. هم شعور و هم احساسات مثل اینکه رشد نمیکنه. از منظر سیاسی که تابلو هست وضعیت و از نظر عاطفی هم کافی هست نرخ طلاق و درگیری های خانوادگی رو در نظر بگیریم تا زوال عواطف و احساسات و شعور احترام متقابل به هم رو مشاهده کنیم.
در هر حال میشه گفت که زمان عامل مستقلی برای سنجش اوضاع نیست. این تغییرات محیط و انسان هست که به زمان ارزش میده. انسان رشد نداشته باشه یعنی ساعتش استاده.
سولیدوس عزیز،کاملا موافقم که اگر رشدی نباشه ساعت هم معنا نداره.ولی فکر کنم اوضاع اونقدرا هم بد نباشه.این چیزا هم همه به هم ربط داره.اوضاع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و ...همه با هم باید درست شه....راستی خیلی خوشحال شدم که باز اومدی این جا
اول باید بگم که امیدوارم اون مطلبی رو که یکی دو هفته پیش راجع به یه تیکه از فیلم خیلی دور خیلی نزدیک نوشته بودم و راجع به زمان بود خونده باشی... در اونجا اولین جمله این بود که"زمان كوتاه است. اين اولين نكته است." زمان برای هر کسی طوری وجود دارد، زمان به دریافت سلول های مغز و ذهن از اتفاقات و محیط بستگی شدیدی داره، آخرین جمله این بود که"زمان بي زمان است. اين دومين نكته است. تو خود ساعت هستي" اگر تمام ساعت ها از بین برند باز یه ساعت باقی می مونه و اون ما هستیم چون در واقع این مائیم که زمان رو توسط ذهنمون خلق کردیم و ساعت های دیگه همه نمادینن... انسان همیشه در تارهای زمانی ذهنش اسیره و هیچ راه دیگه ای هم برای ادامه نداره
ویشنوی عزیز،فکر کنم می فهمم منظورتو.اون پسستتو خوندم.مثل این که شمال و جنوب در هر صورت وجود دارن حتی اگه همه قطب نماها از کار بیفتن.ینی وجود زمان به وسیله ای برای اندازه گیریش احتیاج نداره....باید بگم موافقم بات.
اون موقع منم ميشم يه آدم وقت شناس!
ReplyDeleteبه هر حال يكي از صفتاي بدم كم ميشه
;)
دنیای بی زمان!؟ شاید منظورته! و الا ساعت چه باشه چه نباشه زمان تاثیر خودشو می ذاره! سخته..فکر می کنی
ReplyDeleteاونوقت حساب زمان رو نداری گلم
همه ی ساعت ها هم اگر از کار بیفتند
موهای سپیدم
گواه دیر شدن است...
بسیار هنرمندانه بود دوستم :)
ReplyDeletevali man dost daram saat bebandam ! na vali az kar oftadanesho bishtar dost daram !dg negaran nistam yani!
ReplyDeleteتا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم !
ReplyDeleteجالب بود !!
اون وقت دیگه اگه هوس کردی صدای یکیُ از پشت گوشی بشنوی دیگه نگران دیروقت بودن نیستی :)
ReplyDeletesalam
ReplyDeleteare kash mishod
زهرا جان راس میگی.موی سپیدم بد چیزیه ها
ReplyDeleteمرثا جان مرسی عزیزم
پمی جان ای شیطون،به نکته جالبی اشاره کردی
:D
فکر کن!! اونوقت خودم ساعتو اختراع میکردم، حالتو می گرفتم :دی
ReplyDeleteبه نظر من از دید کلی اینطور میشه گفت که در ایران چه از نظر سیاسی و چه از سایر جهات زمان اصلا مسئله مهمی نیست.
ReplyDeleteاین آدم ها هستند که چه زمان بایستد یا نه، باز دچار سکون هستند. هم شعور و هم احساسات مثل اینکه رشد نمیکنه. از منظر سیاسی که تابلو هست وضعیت و از نظر عاطفی هم کافی هست نرخ طلاق و درگیری های خانوادگی رو در نظر بگیریم تا زوال عواطف و احساسات و شعور احترام متقابل به هم رو مشاهده کنیم.
در هر حال میشه گفت که زمان عامل مستقلی برای سنجش اوضاع نیست. این تغییرات محیط و انسان هست که به زمان ارزش میده. انسان رشد نداشته باشه یعنی ساعتش استاده.
:)))
ReplyDeleteحواسم به تو نبود.خوب شد گفتی.یادم باشه قبلش سرتو بکنم زیر آب
:D
سولیدوس عزیز،کاملا موافقم که اگر رشدی نباشه ساعت هم معنا نداره.ولی فکر کنم اوضاع اونقدرا هم بد نباشه.این چیزا هم همه به هم ربط داره.اوضاع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و ...همه با هم باید درست شه....راستی خیلی خوشحال شدم که باز اومدی این جا
ReplyDeleteاونوقت هیچ وقت فرصت های با هم بودنمان تمام نمیشد، تاریخ انقضای رابطه ها سر نمی رسید
ReplyDelete:))
ReplyDeleteاول باید بگم که امیدوارم اون مطلبی رو که یکی دو هفته پیش راجع به یه تیکه از فیلم خیلی دور خیلی نزدیک نوشته بودم و راجع به زمان بود خونده باشی... در اونجا اولین جمله این بود که"زمان كوتاه است. اين اولين نكته است." زمان برای هر کسی طوری وجود دارد، زمان به دریافت سلول های مغز و ذهن از اتفاقات و محیط بستگی شدیدی داره، آخرین جمله این بود که"زمان بي زمان است. اين دومين نكته است. تو خود ساعت هستي" اگر تمام ساعت ها از بین برند باز یه ساعت باقی می مونه و اون ما هستیم چون در واقع این مائیم که زمان رو توسط ذهنمون خلق کردیم و ساعت های دیگه همه نمادینن... انسان همیشه در تارهای زمانی ذهنش اسیره و هیچ راه دیگه ای هم برای ادامه نداره
ReplyDeleteاومممم / تصور جالبی دنیای ِ بی زمان
ReplyDeleteیه جمله ای تو مائده های زمینی آندره ژید هست می گه اگه ابدی بودم هیچ کاری نمی کردم چون برای همه کارها به اندازه کافی وقت داشتم
ReplyDeleteoon vaght baz ham khiyalet rahat ke ye ede adame bikar peyda mishodan ke be jash ye chize mozakhraftari gharardad konan..
ReplyDeleteویشنوی عزیز،فکر کنم می فهمم منظورتو.اون پسستتو خوندم.مثل این که شمال و جنوب در هر صورت وجود دارن حتی اگه همه قطب نماها از کار بیفتن.ینی وجود زمان به وسیله ای برای اندازه گیریش احتیاج نداره....باید بگم موافقم بات.
ReplyDeleteمن راستش بلد نیستم کامنت بدم در مورد یه پست. بیشترین چیزی که میتونم بگم مثلا اینه که خیلی خوب بود. این پستم خیلی خوب بود...
ReplyDelete(مرصی بابت لینک کردنم)
منظومه شمسی وامیستاد
ReplyDeleteآلفرد جان مرسی که کامنت گذاشتی...از اون بابتم خواهش می کنم
ReplyDelete;)
مثال جالبی زدی :)
ReplyDeleteبدون ساعتم هرگز
ReplyDeleteمن نمیذارم ساعتم از کار بیفته